تهران- در میان آثار باستانی جهان، «منشور کوروش» جایگاهی یگانه دارد. این سند، برخلاف بسیاری از فرمانهای سلطنتی همعصر خود، نه بر قدرتنمایی و مجازات که بر آزادی اسیران، احترام به باورهای دینی و همراهی در بازسازی فرهنگی تأکید میکند اما چرا این منشور، فراتر از یک سند تاریخی، به میراثی جهانی تبدیل شد؟
به گزارش خبرنگار ایرنا، ۶ نوامبر ۲۰۲۵ برابر با ۱۵ آبان ۱۴۰۴ در صحن چهلوسومین کنفرانس عمومی یونسکو در سمرقند، «منشور کوروش بزرگ» بهعنوان یکی از نخستین منشورهای حقوق بشر جهان که بر احترام به تنوع فرهنگی تأکید دارد، به رسمیت شناخته شد.
منشور کوروش، از دیرباز بهعنوان یکی از نخستین اسناد حقوق بشر در تاریخ شناخته میشود و پس از فتح بابل در سال ۵۳۹ قبل از میلاد نوشته شد. کوروش بزرگ، بنیانگذار امپراتوری هخامنشی، در این سند نهتنها پیروزی نظامی خود را اعلام میکند، بلکه اصولی را بیان میدارد که در تاریخ باستان بیسابقه هستند: آزادی اقوام شکست خورده، احترام به باورهای دینی آنان، و بازسازی معابد تخریبشده.
این اثر نهتنها از نظر تاریخی و زبانی اهمیت دارد، بلکه از نظر محتوایی نیز با دیگر اسناد باستانی تفاوتهای بنیادینی دارد که نشان دهنده جایگاه منحصربهفرد آن در میراث جهانی است.
منشور کوروش را میتوان با شماری از اسناد تاریخی جهان مقایسه کرد که هر یک بخشی از ویژگیهای آن را دارند، اما هیچکدام ترکیب منحصربهفرد پیامهای فرهنگی، سیاسی و انسانی آن را بهطور کامل دربر نمیگیرند؛ از جمله لوح حمورابی که بر نظم و مجازات تأکید دارد، فرمانهای آشوکا که حامل پیامهای اخلاقی و تساهل دینی هستند، منشور کبیر انگلستان که محدودیت قدرت سلطنت را مطرح میکند، اعلامیه حقوق بشر فرانسه و اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل که بر آزادی و برابری تأکید دارند و حتی فرمان تساهل میلان که آزادی دینی را در امپراتوری روم تضمین میکرد؛ در مقابل، آثاری مانند فرمانهای سلطنتی اورارتویی، کتیبههای آشوری یا یادبودهای سلطنتی مصری که صرفاً برای تثبیت قدرت، دعا یا تهدید دشمنان نوشته شدهاند، از نظر محتوایی و مخاطب، قابل مقایسه با منشور کوروش نیستند، زیرا پیامهای انسانی، فرهنگی یا جهانی در آنها دیده نمیشود.
منشور کوروش: بیانیهای برای آزادی، تساهل و همراهی فرهنگی
این استوانه از گل پخته حدود ۵۳۹ پیش از میلاد، پس از فتح بابل توسط کوروش بزرگ به زبان اکدی بابلی و به خط میخی به نگارش درآمده است، نه یک قانون، بلکه بیانیهای سلطنتی است.
کوروش در این منشور اعلام میکند: اسیران را آزاد کرده و به سرزمینهایشان بازمیگرداند. معابد تخریبشده را بازسازی میکند. به باورهای دینی اقوام مغلوب احترام میگذارد. حکمرانی خود را بر پایه عدالت و رضایت مردم بنا مینهد.
منشور کوروش از مرزهای قومی و دینی فراتر میرود و اصولی را مطرح میکند که هم مشروعیت سیاسی را توضیح میدهد و هم پیام فرهنگی و انسانی دارد.
این اثر باستانی که در موزه بریتانیا نگهداری میشود، در روزهای نخستین ماه جاری میلادی به عنوان میراث جهانی در یونسکو، ثبت شد و یونسکو آن را «نماد جهانی تساهل، عدالت و همزیستی» نامید.
این منشور از سوی تاریخنگاران مدرن، از جمله نیل مکگرگور، بهعنوان نخستین سند حقوق بشر شناخته شده است.
قانون حمورابی: قانون نظم اجتماعی و عدالت کیفری
لوح قانون حمورابی حدود ۱۷۵۴ پیش از میلاد، در دوران پادشاهی حمورابی در بابل به زبان اکدی و به خط میخی نوشته شده است. این لوح در موزه لوور، پاریس نگهداری میشود و شامل ۲۸۲ قانون است که حوزههایی مانند مالکیت، تجارت، خانواده، بردهداری و مجازات را پوشش میدهد.
اصل معروف «چشم در برابر چشم» از همین قانوننامه نشأت گرفته است.
قوانین این لوح با شمارهگذاری مشخص و شرایط اجرای دقیق تدوین شدهاند. این لوح بر سلسلهمراتب اجتماعی تأکید دارد و مجازاتها بسته به جایگاه اجتماعی افراد متفاوت است و تمرکز اصلی آن بر نظم، مجازات و کنترل اجتماعی است.
این قانون در مقایسه با منشور کوروش که ساختار قانوننامه ندارد و بیشتر بیانیهای اخلاقی-سیاسی محسوب میشود، بر مجازات و نظم اجتماعی تأکید دارد، در حالی که منشور کوروش بر آزادی و بازسازی فرهنگی تمرکز دارد.
ستونهای آشوکا: فرمانهایی اخلاقی با پیامهای دینی و انسانی
ستونهای آشوکا، به قرن سوم پیش از میلاد و دوران امپراتوری مائوریا، سلسلهای هندی که بر جنوب آسیا حکم میراندند تعلق دارند و به نام، آشوکا، پادشاه مقتدر این سلسله نامگذاری شدهاند.
آشوکا، پادشاه امپراتوری مائوریا در هند، پس از تجربه جنگ خونین کالینگا، به آیین بودا گروید و تصمیم گرفت حکمرانی خود را بر پایه اخلاق، تساهل و رفاه عمومی بنا کند. فرمانهای او بر ستونها و سنگنوشتههایی در سراسر هند حک شدهاند.
این ستونها به زبانهای پراکریت، سانسکریت، یونانی، آرامی، در نقاط مختلف هند، پراکنده هستند و فرمانهای آشوکا شامل پیامهایی درباره دارما (اخلاق و وظیفه انسانی در فرهنگ ودایی هندو)، تساهل دینی و احترام به باورهای دیگران، پرهیز از خشونت و حمایت از رفاه عمومی (ساخت مراکز درمانی، چاه، درختکاری، و جلوگیری از کشتن حیوانات) و دعوت به رفتار نیکو و همزیستی مسالمتآمیز بر اساس آیین بودایی را ترویج میکند.
این ستونها برای رساندن پیام به اقوام مختلف، فرمانها به زبانهای گوناگون نوشته شدهاند اما برخلاف منشور کوروش که سیاسی-فرهنگی است، فرمانهای آشوکا بیشتر جنبه اخلاقی و دینی دارند.
منشور کوروش یک شیء واحد است اما ستونهای آشوکا در مکانهای گوناگون پراکنده شدهاند، منشور کوروش، اندیشه یک فرمانروا است اما پیام ستونهای آشوکا ترویج اندیشه ودایی یا بودایی است.
جایگاه منحصربهفرد منشور کوروش
منشور کوروش با پیامی جهانی و فراتمدنی نهتنها برای مردم بابل در هزاران سال پیش از این، بلکه برای همه مردم جهان، در همه دورانها پیامی دارد و اصولی را مطرح میکند که در قرون بعدی بهعنوان حقوق بشر شناخته شدند.
برخلاف لوح حمورابی، منشور کوروش بر آزادی و تساهل تأکید دارد، نه مجازات و برخلاف فرامین آشوکا، منشور کوروش سندی سیاسی-فرهنگی است که اندیشه فردی او را با خود دارد و آموزههای مذهبی را بازگو نمیکند.
منشور کوروش بهعنوان یک نماد جهانی از همزیستی، عدالت و تلاش برای بازسازی فرهنگی شناخته میشود و به همین دلیل، ثبت آن در میراث جهانی یونسکو، گامی مهم در بازشناسی میراث مشترک بشریت است.
دیدگاهتان را بنویسید