چهارشنبه / ۲۱ آبان / ۱۴۰۴
×

تهران- زنده‌یاد همایون ارشادی که اغلب طرفداران سینما «سینه‌فیل‌ها» او را با ایفای نقش در «طعم گیلاس» شناختند، بازیگری بود که با شمایل و کاریزمای منحصر به فرد خود هم آقای بدیعی را در ذهن مخاطبان ماندگار کرد و هم زمینه ورود خودش به سینمای جهان را هموار ساخت.

همایون ارشادی؛ بازیگر ایرانی در کلاسِ جهانی/ وقتی یک توت او را نجات داد

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، آقای بدیعیِ سینمای ایران به خواب ابدی فرو رفت. همین خبر کافی بود تا عاشقان سینما و علاقمندان به سینمای کیارستمی را دگرگون کند. احتمالا پس از درگذشت خود عباس کیارستمی، رفتن ناگهانی همایون ارشادی غم سنگینی بر شانه علاقمندان و مخاطبان سینما خواهد بود.

اگر به کارنامه ارشادی نگاهی کنیم می‌بینیم که تا پیش از «طعم گیلاس»، اثر شاخصی در کارنامه کاری او به چشم نمی‌خورد. به جز بازی در تئاتر و ایفای نقش در فیلم «کاکادو» که تهمینه میلانی آن را کارگردانی کرده بود، اتفاق ویژه‌ای در زندگی آقای بازیگر نیفتاده بود. در طعم گیلاس بود که همایون ارشادی درخشید و هنوز سکانس های این فیلم از جمله بخش مربوط به انصراف مرد روستایی از خودکشی با خوردن یک توت در بین علاقمندان دست به دست می شود.

 

از معماری تا سینما؛ چه خوب شد که برگشتی!

البته ارشادی تحصیلات آکادمیک معماری دارد و در ایتالیا در رشته معماری تحصیل کرده است. او تا سال ۷۰ و تقریبا تا ۴۴ الی ۴۵ سالگی ایران نبود و در کانادا زندگی و کار می‌کرد. پس از آن به ایران بازگشت و کار کردن با میلانی در فیلم «کاکادو» برای او نقطه عطفی شد تا به دنیای بازیگری ورود کند.

بسیارند بازیگرانی که بدون تجربه سال‌ها بازیگری و یا آموزش خاصی، به این وادی ورود می‌کنند و به ایفای نقش می‌پردازند اما آنچه درباره ارشادی اهمیت دارد، تلاقی اقبال و استعداد و همچنین تسلط به زبان انگلیسی است. البته ناگفته نماند که ارشادی آرامش و صدایی منحصر به‌فرد داشت و همین از او تصویری خاص ساخته بود.

آشنایی ناگهانی کیارستمی که به همکاری با نابازیگران و چهره های ناآشنا معروف است، باعث شد هم «طعم گیلاس» به اثری شاخص تبدیل شود و هم ارشادی با درخشش این فیلم در سطح جهان، به سینمای بین‌الملل معرفی شود.

 

طعم شیرین گیلاس و گلابی زیر زبان آقای بازیگر

اما ایفای نقش در «درخت گلابی» داریوش مهرجویی، موقعیت ارشادی را در سینمای ایران بیشتر تثبیت کرد. او در فاصله کوتاهی با دو کارگردان سرشناس همکاری کرده بود همین کافی بود تا از کارشناس معمار پیشین، جایگاهی مسحکم و به یادماندنی در ذهن مخاطبان سینما بسازد.

او درباره همکاری‌های بعدی با زنده‌یاد مهرجویی در «نارنجی‌پوش» و «چه خوبه که برگشتی» گفته بود: صرفا به دلیل ارادتی که به مهرجویی دارم بازی در این نقش‌ها را قبول کردم. مثلا برای نقش شهردار «نارنجی‌پوش» ساعت ۱۱ شب با من تماس گرفتند و گفتند صبح بیا سر فیلمبرداری، در حالی که من اصلا نمی‌دانستم نقش چیست و اصلا برای چه قرار است بروم!

برای همین فیلم «چه خوبه برگشتی» هم مسافرت بودم، وقتی برگشتم زنگ زدم تا با یکی از دوستانم (حسن پورشیرازی) احوالپرسی کنم که گفت آقای مهرجویی دنبالت می‌گردد. وقتی با مهرجویی تماس گرفتم، گفت فردا صبح بیا سر فیلمبرداری. بنابراین من صرفا به خاطر ارادت و اعتقادی که به آقای مهرجویی دارم، در کارهای او بازی می کنم. اصلا هم کاری به این ندارم که عده‌ای به فیلم‌های اخیرشان انتقاد می‌کنند.

زنده‌یاد ارشادی بعد از دو همکاری موفق در ایران، برای بازی در فیلم مهم «بادباک باز» انتخاب شد. او درباره این انتخاب می‌گوید: سال ۸۵ بود و من مشغول بازی در فیلم «من نه منم» بودم که به من تلفن زدند و گفتند خانمی به اسم کیت داوت ‌از لندن می‌خواهد با من صحبت کند. وقتی با او تماس گرفتم خانم داوت به من گفت «طعم گیلاس» را دیده اند و از بازی من خوش شان آمده و برای فیلمی در نظر گرفته شده ام. اثری که قرار بود مارک فورستر آن را بسازد.

من ترجمه کتاب را خوانده بودم و می دانستم از نظر ظاهری شباهتی به «بابا»ی داستان خالد حسینی ندارم. در کتاب،‌ شخصیت «بابا» شخصیت بسیار غول پیکری است. من اینجا با چند دوست افغان،‌ آنها را مرور کردم و بعد رفتم کابل. دفعه اول که کارگردان را دیدم شروع کردم به دری خواندن. من یک دور خواندم.

او گفت: دوباره بخوان، دوباره خواندم. این ماجرا سه بار تکرار شد. ظاهرا مارک فورستر همان زمان از مترجمی که آن جا بود، پرسیده بود «لهجه‌اش چه طور بود؟» و او هم گفته بود: خوب است. بعد برگشتم ایران و مدتی بعد با من تماس گرفتند که «انتخاب شده‌ای». برای همین راهی کابل شدم.

 

هنرمندی که با متانت و بی‌حاشیه در جهان درخشید

اولین تجربه هالیوودی ارشادی به قدری مورد توجه بود که او دو سال بعد در «آگورا» به کارگردانی آلخاندرو آمنابار ایفای نقش کرد. «سی دقیقه پس از نیمه شب» و «تحت تعقیب‌ترین مرد» دیگر آثاری بودند که ارشادی در آنها تجارب کوتاه اما موثری در سطح بین الملل داشت.

او البته گفته بود که برای فیلم «یک مشت دروغ» ریدلی اسکات هم تست داده اما به خاطر اینکه سن اش از نقش بیشتر بود نتوانست با او همکاری داشته باشد. همچنین علی و نین و نیز تجربه‌ای متفاوت در سینمای عاشقانه انگلیسی برای او بود.

درخشش او در سینمای جهان هیچگاه با هیاهو و حاشیه همراه نبود و زنده‌یاد ارشادی با آرامش و طمانینه به ایفای نقش و همکاری با هنرمندان مختلف در دنیا ادامه می‌داد و افتخار می‌آفرید.

این تجارب ارشادی در سطح بین الملل اما باعث نشد که این بازیگر از ایفای نقش در آثار داخلی بازبماند و سریال‌های «شمس العماره» و «تاثریا» از مهم‌ترین مجموعه‌هایی است که او در آنها ایفای نقش کرده است.

خبرگزاری ایرنا درگذشت این بازیگر را به خانواده، همکاران و علاقمندان سینما تسلیت می‌گوید.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *