چهارشنبه / ۲۱ آبان / ۱۴۰۴
×

ندای زاگرس- در سرزمینی که آب نه‌تنها مایه‌ی حیات، بلکه بخشی از فرهنگ، تاریخ و هویت جمعی‌مان است، امروز با بحرانی مواجهیم که آرام و بی‌صدا، اما بی‌رحمانه پیش می‌رود.

آبی که آب می رود   ✍️ اسلام انصاری فر

واقعیتی تلخ که در پس روزمرگی‌ها پنهان مانده و آینده‌ی ما را تهدید می‌کند.

خشکسالی دیگر واژه‌ای دور از ذهن نیست. سفره‌های زیرزمینی تهی شده‌اند، رودها به خاطره بدل گشته‌اند، و باران، مهمانی نایاب شده است.

در بسیاری از مناطق کشور، آب نه‌تنها کم شده، بلکه به مسئله‌ای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است.

کشاورزی در حال افول است، مهاجرت‌های اجباری آغاز شده‌اند، و تنش‌های منطقه‌ای بر سر منابع آبی، روزبه‌روز بیشتر می‌شود.

بحران آب فقط در بی‌آبی خلاصه نمی‌شود. آن‌چه نگران‌کننده‌تر است، بی‌تفاوتی عمومی، نبود برنامه‌ریزی بلندمدت، و مصرف‌گرایی افسارگسیخته‌ای‌ است که همچنان ادامه دارد.

ما هنوز هم با شلنگ‌های باز، باغچه‌ها را آب می‌دهیم، با ماشین‌های پرمصرف دوش می‌گیریم، و در سیاست‌گذاری‌ها، آب را منبعی بی‌پایان فرض می‌کنیم.

باید یکدیگر را به بازنگری در سبک زندگی، به مطالبه‌گری از نهادهای مسئول، و به آموزش نسلی که باید با کم‌آبی زندگی کند، نه با توهم وفور، دعوت کنیم.

اگر امروز نایستیم، فردا شاید دیگر چیزی برای ایستادن باقی نمانده باشد.

آب، هر روز، بی‌صدا و بی‌وقفه دارد آب می رود و ما، اگر نشنویم، اگر نبینیم، اگر ندانیم، خودمان را با دست خویش، به خشکسالی خواهیم سپرد.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *