به صحرا شدم عشق باریده بود «بایزید بسطامی» باد به پرچم های سرخ و سیاه می وزد. کوله پشتی ام را پر از عطر زیتون می کنم و گام در مسیری می گذارم که روزی آزادیخواهان مسلمان آرزویش را داشتند. تا چشم کار می کند، خیل عظیم زائرانی است که بعد از زیارت عتبات عالیات، […]